هیواهیوا، تا این لحظه: 16 سال و 4 ماه و 5 روز سن داره

هیوای آسمانی من

دغدغه های مادرانه

سلام. بحث این هفته مادر کافی درباره " حفظ روحیه " است. هفته پیش " فاصله سنی بین مادر و فرزند " . و یکی از دغدغه های امروزی مادرها " برنامه ریزی " هست.  خوب فاصله سنی بین مادر وفرزند هیچ تاثیری در نزدیک بودن یا دور بودنش نداره. رابطه نزدیک والدین و فرزند یک چیز ذاتی هست و کاملا نسبی. و بسیار بستگی به نوع رفتار و عملکرد مادرها داره. در مورد روحیه اینهم نسبی هست. من زیاد کار میکنم. در واقع هم کارهای خودم هم پدرم هم همسرم هم هیوا. من عادت دارم زیاد کار کنم و اگرنکنم افسرده میشم. :) اما زمانهایی رو فقط برای خودم هستم. وقتی هیوا کلاس هست در تابستان. و وقتی مدرسه و مهد میره در فصل مدارس. برنامه ریزی دارم اما نه فشرده و زیاد. مثلا برای آشپز...
8 تير 1392

کتابخانه هیوا

خیلی وقت پیش قول داده بودم کتابهای جدید هیوا رو بذارم. خب بعد از مدتها این کار رو کردم. اینهم کتابخانه هیوا با توضیحات : این کتاب رای سنهای بالای 7 سال است. قصه هایی طولانی اما بسیار زیبا و مرتبط با ادبیات کودکان می باشد. هانس کریستین آندرسن یکی از پیشروان ادبیات افسانه ای کودک است که در طی قصه گویی ریشه در فلسفه کودکان دارد. برای همین من این کتاب را بعضی شبها با وجود طولانی بودن قصه هایش برای هیوا میخوانم و چون داستانها افسانه ای و زیبا هستند از شنیدنش لذت میبرد. (انتشارت قدیانی ) همه میدانیم شنیدن مثلهای قدیمی و ضرب المثلها بواسطه غنی بودن زبان فارسی و فرهنگ سنتی ما باعث اشنایی کودکان با سنت پیشینه ایران و غنی شدن زبان آنها و رشد ه...
7 تير 1392

تراشه ها و فعالیت

این روزها هیوا در حال اتمام مرحله آخر تراشه هاست. کتابهای داستان را با هم می خوانیم و شعر فروغ را تمام کرده است. اما همچنان نگران مدرسه هستم. ساعات بیشتری به بازی میگذراند چون واقعا فکر میکنم بیشتر از هر چیزی به بازی نیاز دارد. مرحله آخر تراشه ها در واقع مرور کل سه مرحله دیگر است. من چند کارت را باهم به هیوا یاد میدهم و این روند نوشتن صداها و بعد اتصال انها با هم برای کلمه جدید خیلی خیلی مفید است. پس از پایاین این مرحله من فقط داستان هایی را تایپ کرده و به کمد میزنم تا هیوا بخواند و واقعا اجباری برای اینکار نیست. فکر میکنم بچه ها شاید در سن 3 و 4 سالگی و در ابتدای هر اموزش دقیق و مشتاق باشند اما به مرور شوق بازی در انها کم میشود و تشنه بازی ...
7 تير 1392

نقاشی و طبیعت گردی.

سلااااااااااااااااااااااااااام.   میدونم که همه اینقدر مهربونید که من رو بخاطر غیبت کبری میبخشید. اگر بگم چقدر گرفتارم کم گفتم. فقط بگم شبها تا نیمه شب درگیر نوشتن کتابم...صبح ها ادیت میکنم و اینترنت رو میگردم. به کارهای اداری میرسم گاهی تا ساعت 2 بیرون هستم. عصرها کلاسها و برنامه های شخصی هیوا جانم. آشپزی و همسر داری هم هست :) هفته ای دوشب فیلم میبینم فعلا ژانر وحشت :) ساعاتی که هیوا در کلاس هست کفش میپوشیم و پیاده روی میکنیم :) ظهرها کتاب میخوانم. خیلییییییییییی کار داشتم. کار نوشتن کتاب تمام شود یک هفته استراحت دارم و بعد ترجمه کار بعدی . خوب چند تا پست باید بگذارم. اولی دو تا نقاشی زیبای هیواست  این چشمهای درشت و شیطان ...
7 تير 1392